من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که از من عاشقتر باشد و از من برای تو مهربانتر . من تو را به کسی هدیه می دهم که صدای تو را از هزار فرسخ راه دور در خشم ، در مهربانی ، در دلتنگی ، در هزار همهمه دنیا یکه و تنها بشناسد .
من تو را سخاوتمندانه به کسی هدیه می دهم که راز آفتابگردان و تمام سخاوت های عاشقانه آن برایش یک خاطره مشترک باشد .
او باید از رنگین کمان چشمان تو تشخیص بدهد که امروز هوای دلت آفتابیست یا آن دلی که من برایش میمیرم سرد و بارانیست .
... همان طور عاشق... همان طور مبهوت
آیا کسی پیدا خواهد شد از من عاشق تر و از من مهربانتر برای تو ؟
تو را سخاوتمندانه با دنیایی از حسرت خواهم بخشید
. و او را که از من عاشقتر است هزار بار خواهم بوسید
|